سلام خانووم جانی که من نمیشناسمت هر چند حدس میزنم که گلخوونه باشی
وبلاگه من تقریبا دفتر خاطراته
من چند سالی هست که به شدت در نوشتن با خودکار و کاغذ تنبل شدم، وچون نوشتن خاطرات رو دوست دارم، به همین خاطر این وبلاگ را باز کرد. راستش اصلا نمی دونستم که کسی می خوونه وبلاگمو به خاطر همین جوری می نوشتم که فقط خودم می فهمم
اما حالا که می دونم می خوونه کسی وبلاگمو، چشم سعی می کنم که جوری بنویسم که اگه کس دیگه ایی جز خودم خووند متوجه بشه. فقط یه مدت شاید نتوونم این کارو بکنم. اما فرمایش شما کاملا متینه. ممنونم از توجهتون. راستی اینجا جوابتو دادم چون هیچ نشونی از خودت نداده بودی
وبلاگه من تقریبا دفتر خاطراته
من چند سالی هست که به شدت در نوشتن با خودکار و کاغذ تنبل شدم، وچون نوشتن خاطرات رو دوست دارم، به همین خاطر این وبلاگ را باز کرد. راستش اصلا نمی دونستم که کسی می خوونه وبلاگمو به خاطر همین جوری می نوشتم که فقط خودم می فهمم
اما حالا که می دونم می خوونه کسی وبلاگمو، چشم سعی می کنم که جوری بنویسم که اگه کس دیگه ایی جز خودم خووند متوجه بشه. فقط یه مدت شاید نتوونم این کارو بکنم. اما فرمایش شما کاملا متینه. ممنونم از توجهتون. راستی اینجا جوابتو دادم چون هیچ نشونی از خودت نداده بودی
1 comments:
هستی عزیز دوباره سلام. نه من گلخونه نیستم هیچ وقت نمیتونم به اندازه اون محبوب باشم. در ضمن تازگیا تعطیل هم کرده وبلاگش رو. من از پشت دریاها میام. یه مدت فکر میکردم تو هم تعطیل کردی ولی بعد خداروشکر دوباره نوشتی. نوشته هات ماهه حتی همون موقع که گنگ مینویسی . زیاد بنویس .بازم میگم راحتتر و بی ملاحظه تر بنویسی هم برای خودت خوبه هم برای فضولاییی مثل ما
Post a Comment