یادم رفته بود که نباید به چیزی یا اتفاقی دل ببندم. نزدیک بود برام کاری جور بشه. از اون کارایی که هر هزار سال یکبار ممکنه جور بشه. و برای من می شه گفت ایده آل ترین بود. دو سه روزی بود که روی هوا بودم اما نشد. نشد.همین چند دقیقه پیش بود که با دوستی صحبت می کردم. و می گفت چه روحیه ایی. خیلی خوبه. همیشه اینجوری باشی. یکم بعد کسی که قرار بود خبر بده زنگ زد و گفت نشد
من دیگه دلم میخواد رویایی داشته باشم. اصلا هیچی