سمتِ تاریکِ کلمات
مجموعه داستان
حسین سناپور
نشر چشمه
چاپ اول: زمستان 1384
قیمت پشت جلد: 900 تومان
نیمهٔ غایب رو که خووندم خیلی خوشم اومد از نوشتن حسین سناپور. (اونقدر که تا دو سال بعدش کتابی که پیشنهاد میکردم به مردم بود نیمهٔ غایب، همانطور که بعدش شد همنام) بعد از اونهم ویران میآیی رو خووندم که خوب بود. هر چند نه به اندازهٔ نیمه غایب
سالِ بعد از اون، با گاردِ باز رو که خووندم و اصلا خوشم نیومد، باز خیلی زود شدم قاضی و گفتم نه. این آقا نویسندهٔ داستانهای کوتاه نیست. و باید رمان بنویسه فقط
اما زود قضاوت کرده بودم. مثل خیلی وقتا. سمتِ تاریکِ کلمات خوب بود به نظرم
مجموعه داستانها
خوابِ مژههات
خیابانهای نیمه شب
کابوس بیداری
با تو حرف میزنم، با تو
دلام سنگین، زبانام تلخ
بگذار همین طور ادامه پیدا کند
برکهی من
خانه باید خانه باشد
همهٔ داستانها درباره رابطه بین زن و مرده. و همه تلخ به غایت. و در عین حال شیرین. و بیشتر از همه با تو حرف میزنم، با تو، رو دوست داشتم. نمیدونم شاید شرایط روحیه من جوریه که پذیرای داستانهایی با این سبک و سیاقِ. اما خوشم اومد. انگار همون که قبلا گفتم داره درست در میاد. من از داستان کوتاهِ فارسی خوشم میاد
پی نوشت: میبینی سبک نوشتنم عوض شده؟؟؟ من انگار این رو هم میتوونم تقلید کنم. درست مثل صدا و شاید لهجه. یادت میاد که موونده بودی این لهجه از کجا اومده و من میخندیدم. آخه میخواستم روزی روزگاری من بشم دوبلر. که نشد
مجموعه داستان
حسین سناپور
نشر چشمه
چاپ اول: زمستان 1384
قیمت پشت جلد: 900 تومان
نیمهٔ غایب رو که خووندم خیلی خوشم اومد از نوشتن حسین سناپور. (اونقدر که تا دو سال بعدش کتابی که پیشنهاد میکردم به مردم بود نیمهٔ غایب، همانطور که بعدش شد همنام) بعد از اونهم ویران میآیی رو خووندم که خوب بود. هر چند نه به اندازهٔ نیمه غایب
سالِ بعد از اون، با گاردِ باز رو که خووندم و اصلا خوشم نیومد، باز خیلی زود شدم قاضی و گفتم نه. این آقا نویسندهٔ داستانهای کوتاه نیست. و باید رمان بنویسه فقط
اما زود قضاوت کرده بودم. مثل خیلی وقتا. سمتِ تاریکِ کلمات خوب بود به نظرم
مجموعه داستانها
خوابِ مژههات
خیابانهای نیمه شب
کابوس بیداری
با تو حرف میزنم، با تو
دلام سنگین، زبانام تلخ
بگذار همین طور ادامه پیدا کند
برکهی من
خانه باید خانه باشد
همهٔ داستانها درباره رابطه بین زن و مرده. و همه تلخ به غایت. و در عین حال شیرین. و بیشتر از همه با تو حرف میزنم، با تو، رو دوست داشتم. نمیدونم شاید شرایط روحیه من جوریه که پذیرای داستانهایی با این سبک و سیاقِ. اما خوشم اومد. انگار همون که قبلا گفتم داره درست در میاد. من از داستان کوتاهِ فارسی خوشم میاد
پی نوشت: میبینی سبک نوشتنم عوض شده؟؟؟ من انگار این رو هم میتوونم تقلید کنم. درست مثل صدا و شاید لهجه. یادت میاد که موونده بودی این لهجه از کجا اومده و من میخندیدم. آخه میخواستم روزی روزگاری من بشم دوبلر. که نشد
2 comments:
عجب اسمِ محشری داره. کیف کردم!
Your are Excellent. And so is your site! Keep up the good work. Bookmarked.
»
Post a Comment