یک روز خوب در تهران

امروز بعد از سه سال که درسم تموم شده با دوست عزیزی رفتیم مدرکمون رو گرفتیم. ساعت سه بعد از ظهر بود. وقتی اومدیم بیرون، فکر کردیم بریم کافه 78. اما هرچی خیابون آبان رو پایین رفتیم پیداش نکردیم. فکر کردم حالا که نزدیکه انقلاب هستیم یه سر بریم اینجا. رفتیم و کلی خندیدیم. یاد دورانی افتادیم که هر چند خیلی سخت بود، به دلیل مسافت، اما خوب بود. خوش گذشت بهمون. اومدیم بیرون و تصمیم گرفتیم بریم سینما. آهان یادم رفت بگم که خانوم دوست ناهار خورده بود و من نه. موقعی که رفتیم اینجا اونقدر گرممون بود که یادم رفته بود گرسنه‌ام. خلاصه رفتیم سینما و از سینما اومدیم بیرون و از همدیگه خداحافظی کردیم. من رسیدم میدون ولیعصر. فکر کردم که هووووووم برم هایدا یه ساندویچ بخرم برم خوونه بخورم. رفتم توی مغازه. تنها بودم. سفارش دادم و فکر کردم خراب می‌شه تو این گرما. همین جا می‌خورم می‌رم خوونه. خوردم. کلیش مووند و من دیگه نتونستم بخورم و می‌خواستم که نوشابه‌م رو بخورم که سه تا مونث اومدن پشتم وایسادن. ساندویچم رو جمع کرده بودم. یکیشون گفت این داره می‌ره بشین جاش! یکم حرصم گرفت از این حرفش. برگشتم نگاش کردم. اونم پرسید می‌ری دیگه؟ گفتم نه
اگه وقته دیگه‌ایی بود، می‌گفتم نه! و توضیح می‌دادم نوشابه‌م که تموم بشه و می‌گفتم حالا شما بفرمایید بشینین و ... اما وقت دیگه‌ایی نبود نمی‌دونم چرا ادامه دادم
خلاصه، دردسرتون ندم. لج کردن با من سه تایی که پاشو. منم ای آقا نمی‌خوااااااام. بعد بلند شدم به صندوق‌دار می‌گم این خانوم حق داره به من بگه پاشو؟؟؟ می‌گه خانوم حق همیشه با مشتریه
اومدم از مغازه بیرون. عصبااااانی. یه دفه یکی از پشت منو گرفت و گفت دیگه نبینم رو حرفه من حرف بزنیا....!!!! من دست دختر رو گرفتم که بریم پیش پلیس. دستشو کشید از دستم بیرون که تا حالا هیش کی دست منو نگرفته‌ها. منم ولش کردم اومدم. داشتم از بلوار رد می‌شدم که باز ظاهر شد پشتم. و نوشابه‌ش رو ریخت رو من. (مدرکم دستم بود. توی پاکت) اشتباه کردم و رفتم زدم پشتش (این کارم درست مثل تو بدِ بدِ بدی بود) اونم با لگد زد توی شکمم. آآآآآآآآآی وحشیِ گاو. بعد اومدم از قسمت اول بلوار رد شدم وسط بلوار رسید بهم باز. یقه‌ام رو گرفت که دیگه منو نزنیا...!!! حالا اون وسط من می‌خوام بهش درس بدم. می‌گم "من که دیگه تو رو نمی‌بینم که بزنمت..." وقتی رسیدیم به پلیس رفتم دست آقای پلیس رو گرفتم آقاااا کمک داره منو می‌زنه. پلیسه "به من ربطی نداره خانوم. من پلیسه راهنماییم" هووووم
میدون ولیعصر ساعته هفت بعد از ظهر پر از آدمه. هیچ کس هیچ کاری نکرد. هیچ کاری. به پلیس هم می‌گی اینطور جواب می‌ده. دیگه دادم در اومده بود. می‌گم (شرمنده که اینجوری گفتم. اما داشتم از ترس و عصبانیت می‌مردم) مردک! این کلاهی که سرته روش نوشته "نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران" اونوقت می‌گی به من چه؟؟؟؟ می گه خانوم اونجا کلانتری هست برو به اونا بگو
می‌رم به اونا می‌گم. خانومه می‌گه. حالا داد نزن خانوم. (باشه عزیزم فدات بشم من.) یکی داشت الان منو جلو اینهمه آدم می‌زد و این مامور بی... شما هیچ غلطی نکرد. می‌گه حالا با این سرباز برو پیداش کن. می‌ریم. اما مطمئنم که پیداش نمی‌کنیم. سرباز مدام می‌گه چرا نگرفتیش؟؟؟؟ من با گریه. آقااااا داشت منو می‌زد. (خیلی گنده تر از من بود خب بابا) هیچی پیدا نشد که نشد
یادتون باشه اگه خواستین کسی رو بکشین، جلوی پلیس راهنمایی این کار رو بکنین، چون به اون ربطی نداره. مزاحم کارتون نمی‌شه. یادتون باشه توی رستوران به مردم بگین پاشو از جات من بشینم. کسی کاری نداره شما سر گرم باشین
حالا من یه مدرک دستمه. مدرکی که روش ردی از نوشابه موونده. اونم نوشابه‌ایی که این مردمان خوب سیاه بهش می‌گن
دوستی دارم که باهم که بودیم هر وقت مردی از کتارمون رد می‌شد براش دایره‌ایی با شعاع ایکس در نظر می‌گرفتیم. که شعاع امن بود. که تا این فاصله کاریمون نداره. حالا یادم باشه برای زن‌ها هم اینو در نظر بگیرم
یادم باشه که ما فقط مردم حرف‌های غیرتیم. نه هیچ چیز دیگه
یادم باشه اینجا جای من نیست
یادم باشه با هیچ کس. مطلقا هیچ کس بحث نکنم
من تا حالا در زندگیم با کسی دعوا نکردم. در ربع قرن تجربه‌ایی که دارم فقط با یه نفر قهر کردم
دیر عصبانی می‌شم. خیلی دیر
صدای بلند خودم رو اینقدر کم می‌شنوم که گاهی شک می‌کنم اصلا صدای بلند هم دارم یا نه
حالا موندم برای چی یهو امروز جواب اینا رو دادم؟؟؟ هر چقدر امروز بهم خوش گذشته بود. کلا یادم رفت. هر چقدر اینجا خوب بود... دیگه از گرسنگی و تشنگی و خستگی در حال مرگم باشم تنها جایی نمی‌رم
اینجا امنیت فقط برای مرده‌ها معنی داره

3 comments:

Anonymous said...

oh god ... vaghean agha police hish kari nakard ?

Anonymous said...

akhey..delam shod kabab.bayad mizadi pedaresho dar miovordi.manam ahle dava nistam vali ye moghe ha....nemidunam.shayad manam jaye to budam...

Anonymous said...

مانداناي عزيز لينك وبتان در وبم فعال شده...