غم این خفته‌ی چند

جلوگیری از چاپ مجدد راز (رمز) داوینچی در ایران در این مقطع زمانی، سودی جز زیان ندارد. بعد از سر و صدا و اعتراض‌هایی که در سطح دنیا به وجود آمده، پس از پخش فیلم، مردم ایران نیز کنجکاو خواهند بود که داستان این کتاب چیست. و این یعنی فروش کتاب و چاپ‌های پیشینش در بازار سیاه. و این یعنی محروم شدن ناشرین و مترجمین کتاب از حقوق‌شان. و البته سرازیر شدن پول به جیب آدم‌هایی که حقی بر این کتاب ندارند.
نمی‌دانم، یک داستان، یک داستان تخیلی که قوی هم نیست چه ضرری می‌رساند و چه توهینی... . این روزها کتابی می‌خوانم که کل قضیه را زیر سئوال برده نه یک دین و مذهب خاص را. رمان نیست. خبری از داستان هم نیست. یک پژوهش علمی است. اما خب چون مستقیم ذکری به میان نیامده و فهمش نیازمند به کار انداختن سلول‌های خاکستری است، متوجه نشدند و به چاپ چندین و چندم با شکل‌های جدید رسیده. کاش هنگام صدور حکمی به همه فکر می‌کردیم

6 comments:

Anonymous said...

میدونی ماندانا جون،من به این میگم خفقان..اما اینا غافلن که الان عصر ارتباطاته! در ضمن من این فیلمو توی سینما دیدم اگه اینا انقدر داد و هوار نمیکردن باید بگم فقط در حد یه فیلم تخیلی بود و بس

Anonymous said...

جالبه !

Anonymous said...

الهام عزیز. کاملا باهات موافقم. فیلم رو ندیدم اما شنیدم که چیزی نیست. و کتاب هم خوشایند نبود. حرف من هم همینه. جنجال برای هیچ و در نتیجه فروش بیش از حد و سود کسانی که محق نیستند

Anonymous said...

من الان اون پست قبلی رو راجع به فنز خوندم. من مدت ها دنبال اون موزیک می گشتم. الان به لطف متن تو پیداش کردم. خیلی خیلی ممنون

Saltarello said...

اسم کتاب بی زحمت
همونی که تجدیدچاپ شده
اگه ممکنه
ممنون میشم

Anonymous said...

خواهش می کنم سایه جان
نام کتاب هم هست, خاستگاه آگاهی در فرو پاشی ذهن دو جایگاهی