قبلا که گفته بودم حال ما خوب نیست. گفته بودم تو هم هر کاری میخوای بکن.
میتوونی بگی آدم سیگار نکشیده چطور هوس سیگار میکنه؟ میشه که آدم هوس چیزی رو بکنه که تجربه نکرده باشه؟ غریزه که نیست. سیگاره. دراز میکشم روی تخت و خیره میشم به سقف و دلم سیگار میخواد. گفته بودم که بهت یکبار پدر روشن کرد یکی برام که اینهمه بیخود تهدید نکنم به اینکه من سیگار دلم میخواد. روشن کرد و داد دستم و یه پک زدم و افتادم به سرفه و طعم تلخ مووند اینجایی که دیگه نکشم. اما هوسش موونده ته دلم انگار.
گفته بود دلم پاییز نمیخواد. نه؟
دیدی گربه رفت زیر ماشین. نه خورد به ماشین. اینقدر کوچیک بود که نمیتوونست حتی بدواِ. رفت زیر ماشین و من... .
گفته بودم دیگه گریه هم نمیتوونم بکنم؟
گفته بودم دیگه حرف هم نمیزنم؟ انگار که این فامیل رو قراره من معنی کنم.
گفته بودم هزار و یکبار دلم میخواست اینهمه شاعر نباشن مردمان سرزمینم؟ تو که فهمیدی دیگه حافظ فقط وقتی جوابش درسته که خبر بد باشه.
گفته بودم من میان پیامبران زمین زندگی میکنم؟ همه خوبن و هیچ وقت امکان نداره خلافش ثابت بشه. بدی از خودتونه.
گفته بودم که هزار ترس دنیا ته دلم خوونه کرده؟؟؟ آخه تو تا حالا جلو میرفتی و من راه رو که نمیدیدم. میگفتی خطرناکه، اول من میرم. حالا که رفتی کنار و من دارم جلو رو میبینم، حتی جرات نمیکنم چشمامو باز کنم.
گفته بودم که دارم دروغ میگم؟
گفته بودم که دوم بودن بدترین چیزه. اینبارم تو اول شدی. حالا کی جرات داره که تکرار بکنه تو رو؟
گفته بودم که رفتن راه حل نیست. نگاه کردن به مسئله ست از یه طرف دیگه. تا حالا میگفتم نه، چون خودخواه بودم. حالا میگم میرم. دیگه دلم نمیخواد آدمایی که دوستم دارن منو ببینن.
گفته بودم... .
گفته بود دلم پاییز نمیخواد. نه؟
دیدی گربه رفت زیر ماشین. نه خورد به ماشین. اینقدر کوچیک بود که نمیتوونست حتی بدواِ. رفت زیر ماشین و من... .
گفته بودم دیگه گریه هم نمیتوونم بکنم؟
گفته بودم دیگه حرف هم نمیزنم؟ انگار که این فامیل رو قراره من معنی کنم.
گفته بودم هزار و یکبار دلم میخواست اینهمه شاعر نباشن مردمان سرزمینم؟ تو که فهمیدی دیگه حافظ فقط وقتی جوابش درسته که خبر بد باشه.
گفته بودم من میان پیامبران زمین زندگی میکنم؟ همه خوبن و هیچ وقت امکان نداره خلافش ثابت بشه. بدی از خودتونه.
گفته بودم که هزار ترس دنیا ته دلم خوونه کرده؟؟؟ آخه تو تا حالا جلو میرفتی و من راه رو که نمیدیدم. میگفتی خطرناکه، اول من میرم. حالا که رفتی کنار و من دارم جلو رو میبینم، حتی جرات نمیکنم چشمامو باز کنم.
گفته بودم که دارم دروغ میگم؟
گفته بودم که دوم بودن بدترین چیزه. اینبارم تو اول شدی. حالا کی جرات داره که تکرار بکنه تو رو؟
گفته بودم که رفتن راه حل نیست. نگاه کردن به مسئله ست از یه طرف دیگه. تا حالا میگفتم نه، چون خودخواه بودم. حالا میگم میرم. دیگه دلم نمیخواد آدمایی که دوستم دارن منو ببینن.
گفته بودم... .