تنها به دلقكی فكر كن كه در وان حمام اشك میريزد و قطرات قهوه از روی دمپاییهايش میچكد ...
می گن که با هر دردی تحملش رو هم می دی. خب تو که این رو دادی، قدرت مستی رو هم می دادی. بیخود و بیجهت. من حتی مثل دلقک مست هم نمیتوونم بشم. سیگار هم نمیتوونم بکشم. فقط فکم درد میگیره. اینهمه که بغض فشار میآره.
اونموقع نفهمیدم که چرا این یک فصل دو صفحهیی اشکم رو به راه انداخت. تو میگفتی چیزه خاصی نیستا مانی. اما من اونهمه که گریه کردم. اون موقع که همه چیز خوب بود. کاش میفهمیدم. کاش مست میشدم.
نمیشه از اول... ؟
می گن که با هر دردی تحملش رو هم می دی. خب تو که این رو دادی، قدرت مستی رو هم می دادی. بیخود و بیجهت. من حتی مثل دلقک مست هم نمیتوونم بشم. سیگار هم نمیتوونم بکشم. فقط فکم درد میگیره. اینهمه که بغض فشار میآره.
اونموقع نفهمیدم که چرا این یک فصل دو صفحهیی اشکم رو به راه انداخت. تو میگفتی چیزه خاصی نیستا مانی. اما من اونهمه که گریه کردم. اون موقع که همه چیز خوب بود. کاش میفهمیدم. کاش مست میشدم.
نمیشه از اول... ؟
0 comments:
Post a Comment