همه‌ی دنیایم را می‌دهم، تا چیزی مثل خیال تو پیدا شود و خودش را بچسباند ته ذهنم. آنقدر که نخواهم به هیچ قیمتی از دستت بدهم. آنقدر که غرور تفاله‌ی چای هر روزه شود. به درک. می‌دانی باید بهانه پیدا کنم. اینطور تمام زحماتم انگار که نقشی روی آب. اگر بگویم. شاید راحت شوم. تولدت مبارک. این روزها بادها پر شده‌اند از آلاینده‌ها و هیچ بوسه‌یی را، حتی اگر هزار هزار عشق بدرقه‌ی راهشان باشد، نمی‌رسانند به دست کسی. ولی من بوسه‌م را از پنجره می‌فرستم برایت. شاید قاصدکی بیکار باشد این اطراف. برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس.

5 comments:

Anonymous said...

چه عجب بالاخره كامنت اينجا براي من باز شد. ميخواستم خيلي چيزها بگويم اما همه را يادم رفت! فوق العاده مي‌نويسي دخترك :* يكي از بهترين وبلاگ‌ها و نويسنده‌ها. شك نكن :*

Anonymous said...

in postet vagean gashang bood , betori ke be oni ke in matn barash neveshte shode , va garare gasedak barash bosaro bebare , hesabi hasodim shod!
Ansherli

Anonymous said...

Ansherli v pargolak aziz, mamnoon 1000 ta

Anonymous said...

سلام...یه چیزی فراتز از فوق العاده....نمی دونم چی بگم...حسودیم شد..در ضمن از شما دعوت می شود تا در بحثی که در وبلاگم جریان دراد شرکت کنید.

Anonymous said...

دخترم فوق العاده بود...خیلی لطیف و زیبا...من مونده ام مریم چرا دوستش رو زودتر به من معرفی نکرده بود:)