توی یکی از این قسمتهای فرندز، وقتی مونیکا با ریچارد رابطه‌ش به هم می‌خوره و پدرش می‌آد بهش می‌گه حال ریچارد خیلی بده و بعد مونیکا ازش می‌پرسه گریه هم می‌کرد و پدره می‌گه نه و مونیکا می‌پرسه منتظر بود تو بری بیرون بعد گریه کنه؟ و پدر می‌گه آره، و بعد مونیکا بعد از چند شب که خوابش نمی‌برده، یهویی می‌خوابه، متاسفانه و شرمسارانه برای من بد جوری قابل درکه.
پی نوشت بی ربط: پنداری کبک هم ندیدی.

0 comments: