شهره‌ی شهر مشو

یعنی تو یه لحظه فکر کن که چی می‌شه که آدم بتوونه بشینه و بگه،

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم

پس نوشت: اون مربع نارنجی کوچک اون بالا رو از وبلاگ غلاف تمام فلزی برداشتم. (اجازه هم نگرفتم البته.) فعلا دوستش دارم بسی.

0 comments: