Ragtime: a type of popular music, developed by black musicians in
داستان رگتایم برای من یادآور داستان هیولای پل آستر است. در مقیاس بزرگتر. با این تفاوت که در هیولا آستر مدام یادآوری میکند که "هان! ای خواننده، بدان و آگاه باش که داری یک داستان و ماجرای عجیب و غریب میخوونی. حواست باشه که خیلی عجیبه آدمها اینطور سر راه هم قرار بگیرند و اینطور بر زندگی هم تاثیر گذار باشند." و آنچنان در این یادآوری پیش میرود که در نهایت خواننده یادش میرود باید شگفت زده شود. ولی در رگتایم نویسنده هیچ تلاشی برای عجیب و غریب نشان دادن داستان نمیکند.
داستان رگتایم با وجود شخصیتهای زیاد، بدون مشکل پیش میرود. و نویسنده هیچ تلاشی برای جذاب نشان دادن داستان نمیکند. برای همین لحن داستان به شدت سرد است. سرمای داستانگویی نویسنده را به خصوص در فصل کشته شدن زن جوان سیاه پوست حس میکنیم.
رگتایم پر از شخصیت است. شخصیتهایی که معمولی نیستند. حتی بچههای داستان هم، مثل سایر بچهها نیستند. شاید به دلیل اینکه نویسنده با این شخصبتهای عجیب و غریب میخواهد جامعهی پیچیدهی آمریکا را ملموستر کند. به قول پالپ، هر کدام از شخصیتهای داستان نمادی از یک قشر جامعه آمریکایی هستند.
بین اینهمه شخصیت یک نفر هست، که من بیشتر از بقیه دوست داشتم. آدم پولداری که به دنبال جمع کردن نشانههای تمدن، دنیا را سفر میکند. و باور دارد آدمهایی مثل او، با هوش او، برای این به دنیا آمدهاند تا باری از دوش بشر بردارند. وقتی صحبت از اشراف اروپا ست که کالاهای قدیمی خود را برای فروش به او میرسانند، این فکر، که سالهاست در ذهن ما شرقیهای با تمدن قدیمی فرو کردهاند، که آمریکاییهای بی تمدن با پول خود از گوشه کنار دنیا تمدن جمع میکنند، خیلی راحت پاک میشود. این مرد انگار فهمیده بود که اصالت و اشرافیت با هم فرق دارند.
اصل داستان در جملات آخر کتاب خلاصه میشود:
در این زمان دیگر با نفسهای سنگین ماشین دوران "رگتایم" تمام شده بود، انگار که تاریخ چیزی جز آهنگی روی یک پیانوی کوکی نبود.
این انگار دنیای نوین آمریکاست. تاریخی روی یک پیانوی کوکی.
فکر نمیکنم نیازی باشد به ترجمهی فوقالعادهی استاد دریابندری اشاره کنم. انتقال لحن عجیب داستان به من فارسی زبان تنها و تنها بر قلم مترجم است.
5 comments:
مرسی برای این معرفی جالب :)
صب كن همه رو بخونم
خيلي وقته نخوندمت
درود
خوشحال می شوم سری به وبلاگ من بزنید و نظرتان را در مورد داستان کوتاه"عکس سگی" ام بنویسید
iraj no irag!!!
خب کاش یه نشانی چیزی می گذاشتین که بشه سر زد
Post a Comment