به تو، که من رو از حال خوب به حال بد می بری

ببین! هم من می دونم، هم تو، و هم همه هم سن و سالهای ما که هنوز ایران هستن. ایران بدترین و کثیف ترین و بی نظم ترین و افسرده ترین و ... کلا، ترین کشور دنیاست. ولی داری کم کم یه کاری می کنی که چه من برم، و چه تو اینجا نباشی، بگم خدا رو شکر، حداقل فلونی پیشم نیست. این رو یادگار داشته باش از من، تو حتی توی بهشت هم چیزی پیدا می کنی که درباره ش غر بزنی. پس جون هر کی دوست داری، یقه دکتر رو ول کن. نه اینکه من بگم دکتر گل ناز من، نخیر. ولی من فکر می کنم، وظیفه من اینه که آدمای اطرافم اقلا فکر نکن ای بابا! الف، نون که هست، این دختره هم که هست، دیگه وا ویلا. باور کن بودن سخته. اصلا همون موقع که زدن در باسن محترم که های های گریه کنی، دیگه باید حالیت می شد چه خبره دنیا.
به خدا شاهکار نیست از در که میای بیرون، اسفالت ترک خورده خیابون رو ببینی. منم می بینم. همه می بینن. ولی اینکه بخوای به بغلدستیت نشون بدی ترک رو، دیگه خیلی شاهکاری. ببین اون موقعی تو می شی کسی که بودنش غنیمت، که نذاری کسی ترک رو ببینه. حالیته؟

0 comments: