دوستی از جنس علوم انسانی

همه آدمهای اطراف من از جنس مهندسی هستن. در مدلهای مختلف. دیگه خیلی مهندس نباشن، معماری خووندن. به جز یکی. یک نفر هست که از دوران راهنمایی تا به حال با هم دوستیم. از اون دوستی هایی که هزار سال هم بگذرد، و باز تازه همدیگرو ببینیم حرف میزنیم و حرف میزنیم و حرف.دوران راهنمایی قدرت حفظ کردن این دختر شاهکار بود. برای اینکه چیزی حواسش رو پرت نکنه، هنگامه جواب دادن به تاریخ و جغرافی حتی اسم عکسها رو هم می گفت. دبیرستان با هم نبودیم. فقط گاهی با هم درس می خووندیم. اون رشته تجربی رو انتخاب کرد. یادم میاد یه روزی آمده بود که فیزیک بخوونیم با هم. یادم میاد که می خووند: همانطور که در شکل 2 قسمت ب می بینید. هاها. عجیب بود. اینجوری که فیزیک نمی خوونن دختر جون. نمره نمیاریا. گوش نمی کرد. سال آخر رفت انسانی خووند. و بعد هم حقوق قبول شد.
و حالا... حالا شده وکیل. امتحان اختبار رو همین چند وقت پیش داد و شد وکیل پایه یک. حالا حرف که می زنه، به قول خودش می شه متکلم وحده. راحت بهتون ثابت می کنه که ماست سیاه است. و شما هم به راحتی قبول می کنین. حرف می زنه. حرف می زنه. حرف می زنه. نشون به اون نشون که، دیشب از 53 دقیقه یی که با هم حرف زدیم، 43 دقیقه ش رو من فقط می گقتم، اوهوم. آره، حق با تو. ولی ما، ما مهندسین، همه چیز رو بدیهی می دونیم انگار. نیازی به توضیح نیست. معلوم دیگه. اینم فکر کردن می خواد. نه بابا خودش می فهمه. ولی این دوست من قبول کرده که آدم آدمه. قبول کرده که منطق می خواد و توضیح. این دوست من علوم انسانی رو علوم انسانی می دونه.
نه مثل من. برای کنکور ارشد چند تایی کتاب مدیریت رو ورق زدم. مدام حیرت زده بودم که بابا جان! اینکه معلومه. آخه اینم آزمایش داره؟ نور خوب و جای دلباز و اینها بازده رو می بره بالا.خب، بقیه ش؟ حرفت چیه؟ آخر هم به این نتیجه می رسیدم که نخیر حرفی نداره برای گفتن و فقط شلوغ بازیه.
این بزرگترین اشتباه آدمهای فنی. آدمهای فنی به انزوا عادت می کنن. به تنها فکر کردن. به تنها کار کردن. آدمهای فنی، بلد نیستن خودشون و افکارشون رو توضیح بدن. آدمهای فنی در بحث کردن لزومی نمی بینن که کسی رو مجاب کنن. یا می فهمی یا نه. به من چه ربطی داره. و کار آخرین جاییه که اینطور فکر کردن بهش لطمه می زنه. و زندگی اولینش. دوستی با این خانوم وکیل برای من غنمیت بزرگیه.
افزودنی: شایان ذکر است که همیشه استثنا هم وجود دارد.

0 comments: