چندگانه- پانزده

یکم: این یک اعتراف سخت است. چند وقتی می‌شه که فهمیدمش ولی خب هی می‌گفتم، ‌بی خیال آبرویی از خودت می‌بری بی نظیر. ولی شما بدانید دیگه.
هی من با خودم فکر می‌کردم، ای بابا. این ملت بی جنبه‌ی ما رو نگاه کن. یکی پیدا شده و فکر کرده که آدرس ایمیل‌ش رو اینجوری بنویسه؛ یه چیزی
[at] یه چیز دیگه [.] یه چیزی، یعد همه پشت سرش اینجوری می‌نویسن. بعد اونوقت چند وقت پیش بود که م.ه.ج داشت تعریف می‌کرد چطوری مجبور شده یه سری سایت پیدا کنه و از اون‌ها ایمیل‌هاشون رو بکشه بیرون و براشون ایمیل بزنه (با اسکن کردن سایت و جستجو کردن @ و . و غیره( و ... . در آن هنگام بود که فهمیدم! بعله. ملت ما همین جوری الکی نرفتن دنبال این. این یک راه فرار است از دست اسپم‌ها. ها ها ها.
دوم: پای دویدن را دارم. فقط خودم شل می‌زنم. درست کردن سلکشن و گذاشتنش این تو کار وقت گیریه. نمی‌شد یه درگ اند دراپ درست درمون داشت؟ این ادا و اطوارها چیه؟ (دلم می‌خواست باهاش اینجا هم پز بدهم، راستش خجالت کشیدم. بس که کردمش تو چشم ملت خودم خالم بهم خورد. ولی بدانید که ام. پی. تری. پلیر من خیلی خوجله و اصولا بهترین همراه برای دویدن است. بعد اونوقت... :دی)
سوم: چرا ذهن‌م هر چی زور می‌زنم متمرکز نمی‌شه؟ باید یه راه حل پیدا کنم که... . (این قسمت کمی تا قسمتی تخصصی می‌شود،‌ اگر حوصله ندارید رو اون ضربدر بالا یه کلیک بکنید... :دی) خلاصه،‌ یه راه حلی که بیاد آخرین رکورد رو از یه جدولی بخوونه و یکی بهش اضافه کنه،‌ یه رکورد توی یه جدول دیگه اضافه کنه. مشکل کجاست؟
مشکل اول: جدول اولی اگه خالی باشه، جدول دومی نمی‌توونه چیزی رو پیدا کنه که به اضافه‌ی یک بکنه. می‌شه فرضی یک رکورد توی اولی وارد کرد. بعد دومی رو پر کرد. اینجوری توی اولی یه رکوردی هست که هیچ مرجعی توی دومی نداره.
مشکل دوم: موقع خووندن اطلاعات دو تا جدول، اگه اولی یه رکورد داشته باشه که توی دومی نباشه مشکل پیدا می‌شه. به خاطر نوع خاص خووندن داده که تو در تو است... .
گاهی که وجدان کاریم یکم بیدار می‌شه، فکر می‌کنم باید یه سری مقاله به زبان قند و شکری پارسی برای
SQL Server 2K5، بنویسم. منابع فارسی واقعا خیلی ناقصن. ولی حسش نیست. راستش حتی اگه Eng هم بنویسم خوبه. این SQL Server 2K5، باگ زیاد داره. خیلی سرویسهاش آزمایشی هستن. و نمی‌شه روشون حساب کرد.
چهارم: ... ... ... ... ...
آن عزیز سربازی رفته راست می‌گفت. آدم گاهی نباید پاشو از وبلاگش بذاره بیرون، چون بعدش هی نمی‌توونه خودش رو سانسور نکنه. من اصلا آدم جسوری نیستم، متاسفانه.

0 comments: