به نظر شما اگه اخوان ثالث می‌خواست این شعر رو زنونه بگه، چقدر سخت بود؟

نسخه مردونه‌ش:
باز من دیوانه‌ام، مستم

باز می‌لرزد دلم، دستم

باز گوویی در هوای دیگری هستم

هان! نپریشی صفای زلفکم را دست
هان! نخراشی به غفلت گونه‌ام را تیغ

ای نخورده مست
لحظه دیدار نزدیک‌ست!

بعد اونوقت شما هم هر وقت قرار دارین اینو با خودتون زمزمه می‌کنین؟ یا اینکه خلی از خودمه؟

0 comments: