یه سری کتابا هستن که دلت نمی‌خواد تموم بشن. بس که حال می‌کنی با نرم نرم خووندنشون و بعد که بالاخره یه روزی تموم می‌شن، دل تنگِ آدمهاش می‌شی. فرض که دوستی بگه که بعدیها بهترن. باز اونی که به دلت نشسته؛ نشسته دیگه.
خداحافظ کوزیمو... .
(جهت تنویر افکار عمومی: بارون درخت نشین را عرض کردم. با اجازه‌ی خار مادرشون، سلام و علیکم و ر علی.)

پی نوشت: حیف که من نمی‌فهمم سیاست داشتن زنانه یعنی چی اصلا. و گرنه الانا باید یه کاری می‌کردم... . چه معنی داره... .

0 comments: