فکر کن، من برداشتم آدمها رو تقسیم کردم گذاشتم توی گوشیم. بعد برای هر گروهی هم یه دونه موسیقی خاص گذاشتم. برای همین زنگ که میخوره و با توجه به ساعت راحت میدونم کیه. و اصلا این هیجانِ رسیدنِ به گوشی و دیدن اینکه سِ کی، رو ندارم. حتی اگه تو زنگ بزنی و ... خب چرا این کارا رو میکنی بچم. بعد میگی چرا من هیچ هیجانی ندارم. معلومِ خب. بعد اونوقت بدتر ماجرا اینجاست که من حتی یکبار هم در زندگیم با سوپرایرزی مواجه نشدم. بس که هی میدونم همه چی کار دارن میکنن. به قول گلی خوشگلی، تو روحت.
0 comments:
Post a Comment