من از همین خونهی خودم اعلام میکنم این فرانسویها ی چیزیشون میشه آقا جان. کدوم ملت دنیا میآن فکر کنن، ببینن صفتشون چند بخش، بعد جاش رو توی جمله تعیین کنن. یا مثلا کدوم ملت دنیا میآن ببینن که آیا تو از پله بالا رفتی یا از یه جایی همین جوری رفتی بالا بعد در مورد گذشتش تصمیم بگیرن.
هر چند آروم که نگاهش کنی، میبینی که خب اونها توی گفتن اینجوری فکر نمیکنن. مثلا هیچ وقت فکر نمیکنن که باید بگن:
بعدددددددددددد یکی سر کلاس میگفت که اگه یک زبانی لغت کم داشته باشه، یعنی افکار اون ملت محدود و خب برعکس.خیلی مونده که من بتوونم بگم فرانسه غنی هست یا نه. ولی اینهمه گرامر دور سرشون برام عجیب.
اگه روزی روزگاری من بتونم یک دورهی زبان شناسی آزاد بخوونم، خوشدل میشم، لابد.
هر چند آروم که نگاهش کنی، میبینی که خب اونها توی گفتن اینجوری فکر نمیکنن. مثلا هیچ وقت فکر نمیکنن که باید بگن:
j'ai mange beaucoup
یا بگنj'ai beaucoup mange
میفهمن خودشون. روونتر یکی از اینا براشون. الان میدونم اولی.بعدددددددددددد یکی سر کلاس میگفت که اگه یک زبانی لغت کم داشته باشه، یعنی افکار اون ملت محدود و خب برعکس.خیلی مونده که من بتوونم بگم فرانسه غنی هست یا نه. ولی اینهمه گرامر دور سرشون برام عجیب.
اگه روزی روزگاری من بتونم یک دورهی زبان شناسی آزاد بخوونم، خوشدل میشم، لابد.
0 comments:
Post a Comment