از نظر من هیچ چیز عصبانی بودن آدمها رو توجیه نمیکنه. تن که دادی به زندگی با جمعی، باید به خاطر اونها یک کارهایی رو بکنی. نمیتوونی، عرضهی کندن نداری، پس باید تن بدی به قوانین جمعی. ها اینکه فلونی قبول نشده و له شده و زندگیش سخته و طلاق گرفته و اینها هیچ چیز رو توجیه نمیکنه.
بعدترش، من دلیلی برای تحمل هیچ کس نمیبینم. فرض که اون کس نزدیک باشه. مثل همین بغل.
لابد تعدادیتون میفهمین من چی میگم. من که فرار کردم، حتما یکی از دلایلش اینه.
بعدترش، من دلیلی برای تحمل هیچ کس نمیبینم. فرض که اون کس نزدیک باشه. مثل همین بغل.
لابد تعدادیتون میفهمین من چی میگم. من که فرار کردم، حتما یکی از دلایلش اینه.
0 comments:
Post a Comment